سال ها بود که به اجبار نشسته و در خود فریاد می کرد ؛ ولی این با بارقه ای نو بر لبانش آمده بود ؛ سجده کرد و با تمام وجود نیایش کرد : " بسم الله الرحمان الرحیم ... ".
سپس ایستاد و غرّا فرمود : " بسم الله الرحمان الرحیم ... ".
مغلولش کردند ؛ زنجیر دراند ...
محصورش کردند ؛ به پرواز درآمد ...
این بار خورشید وجودش را ربودند ... شعله ورتر شد ؛ و با تمام روح خود نوای روح الله را تکرار کرد :
" بکشید ما را ... ".
آری ، به قول شاعر عزیز مهدی جهاندار :
عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم...
هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم...